75.000 تومان 64.000 تومان
کتاب ۱۹۸۴ رمان مشهور جورج اورول و داستانی بر پایهی نقد جامعهی آینده است. این رمان به همراه «قلعهی حیوانات»، باعث شهرت جهانی جورج اورول شدند. اورول این کتاب را در سال ۱۹۴۹ نوشت. این اثر تاکنون به ۶۵ زبان ترجمه شده است. رمان دیستوپیایی اورول، تمام جهان را کمونیستی فرض میکند که راه فراری از آن نیست و قدرت از بالای حاکمیت و ناعدالتی در جامعه را نشان میدهد.
خلاصه داستان کتاب ۱۹۸۴
رمان ۱۹۸۴ چهار سال پس از رمان «قلعهی حیوانات» توسط جورج اورول نوشته شد. این دو رمان بهاندازهای در تاریخ ادبیات معاصر جهان مطرح هستند که بهعنوان آیکون و نماد در مطالعات ادبی در نظر گرفته میشوند. این دو اثر در کنار یکدیگر عنوان پرفروشترین آثار یک نویسنده در قرن بیستم را به خود اختصاص دادهاند. کتاب ۱۹۸۴ در یک فضای تیره و تارِ خیالی در کشوری به نام اقیانوسیه رخ میدهد. داستان آن، داستانی پیچیده است که نیاز است شرحی کوتاه از آن داده شود.
(هشدار: این بخش میتواند پایان داستان را فاش کند)
رمان با مقدمهای بر زندگی وینستون اسمیت، شخصیت اصلی کتاب آغاز میشود. وینستون در وزارت حقیقت کار میکند و وظیفهاش ثبت وقایع تاریخی بر اساس نظرات حزب است. وینستون با شغلش دچار مشکل میشود و رفتهرفته از ثبت دروغهای حزب خسته میشود. پس در دفترچهای که از مغازهی آقای چارینگتون آن را میخرد، شروع به نوشتن و بروز افکار ضد حزبی خود میکند. یک روز، زمانی که او سرِ کار است با دختری با موهای تیره ارتباط میگیرد، به این نحو که نوشتهای از او دریافت میکند. نوشته این است: «دوستت دارم».
وینستون که شوکه شده با صاحب نوشته یعنی جولیا ملاقات میکند. جولیا مانند وینستون مخالف حزب است. آنها در آپارتمان بالای مغازهی آقای چارینگتون، قرارهای مخفیانهی خود را میگذارند. پس از گذشت زمانی، نفرت وینستون و جولیا نسبت به حزب شدت پیدا میکند. بنابراین آنها با اُبراین –دوست وینستون- تماس برقرار میکنند تا در گروه اخوت (گروهی مبارز علیه حزب) عضو شوند. اُبراین رضایت آنها را جلب میکند و کتاب مانیفست انقلاب را به آنها میدهد.
وینستون و جولیا با خواندن کتاب، با افکار گروه اخوت آشنا میشوند. درست در زمانِ عمل به مانیفست گروه اخوت، خانهشان توسط پلیس محاصره میشود. مشخص میشود که آقای چارینگتون خود عضو پلیس بوده است و آنها را لو میدهد. وینستون و جولیا از هم جدا شده و وینستون را به زندان میبرند. در زندان، بر اثر شکنجه، وینستون زمان را از دست میدهد و یکباره اُبراین جلوی او ظاهر شده و فاش میکند که در تمام مدت عضو حزب بوده است. اُبراین شکنجهی وینستون را ادامه میدهد تا نظر او را نسبت به برادر بزرگ (به رئیس حزب، برادر بزرگ گفته میشود) تغییر دهد. اُبراین حتی فاش میکند که جولیا به وینستون خیانت کرده است. با این حال، وینستون در مقابل شکنجهها، ایستادگی میکند تا اینکه راهی جز بردن او به اتاق ۱۰۱ نمیماند. اتاق ۱۰۱ جایی است که هر کس با ترسهایش روبرو میشود. ترس وینستون، موشها هستند. پس موشها به سمت وی هجوم آورده و میخواهند از صورتش تغذیه کنند. بالاخره وینستون زیر بار این شکنجه، تاب نمیآورد و تسلیم میشود.
خلاصهای که آمد شرحی بسیار جزئی از کتاب استعاری و نمادین ۱۹۸۴ اثر جورج اورول بود.
نظرات افراد و مجلههای مشهور دربارهی کتاب
رمان جنجالی ۱۹۸۴ اثر جورج اورول از زمان انتشار تاکنون محل بحث افراد و مجلات گوناگون بوده است که گاه با هم در تضاد هستند. خود اورول از این کتاب با عنوان یک هجو و یوتوپیایی به شکل رمان یاد کرده است. دیوید رایزمن –جامعهشناس و استاد ارتباطات آمریکایی– در میان اندیشمندان آمریکایی نظر متفاوتی نسبت به این رمان دارد. او از این رمان به عنوان یک اثر سادیستی و نشانهی بیماری اورول نام میبرد.
روزنامهی نیویورک تایمز در آستانهی سال ۱۹۸۴ مطلب ویژهای دربارهیاین اثر اورول به چاپ رساند که نظری خلاف نظر رایزمن داشت. این روزنامه دربارهی این اثر نوشت: جورج اورول، رماننویس سیاسی انگلیسی، در رمان آیندهنگرش یعنی کتاب ۱۹۸۴ تصویری غمانگیز از جهان بدون آزادی را نمایان میسازد. این کتاب یک بیانیهی سیاسی است. این رمان، یک هشدار ساده برای بشر است. اورول میگفت شاید در سال ۱۹۸۴، خطوط اصلی رمان اتفاق بیفتند و شاید هم نه اما آنچه مسلم است هشداری است که نویسنده با بینش سیاسی خود دربارهی آیندهی بشری میدهد. امروز، در آستانهی سال واقعی ۱۹۸۴، از خود میپرسیم که چقدر از دنیای داستانی اورول به واقعیت تبدیل شده است و چه چشماندازهایی برای جهانی معقولتر وجود دارد؟
در طول تاریخ آنقدر خوانشها از رمان اورول متنوع بودهاند که حتی برخی از تحلیلگران سراغ مابهازای بیرونی رمان رفتهاند. بِن زیمر، زبانشناس و فرهنگنویس در مطلبی به تاریخ سال ۲۰۲۱ میلادی در والاستریت ژورنال، به تطبیق و مقایسهی رمان ۱۹۸۴ با لفاظیهای خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، پرداخته است. این تطبیق بیشتر به آنجایی از رمان مربوط میشود که وینستون در وزارت حقیقت مجبور به از بین بردن اسنادی است که مخالف حزب هستند و بِن زیمر آن را با حذف تاریخی مصاحبههای سیاستمداران آمریکایی در قبال جنگ افغانستان مقایسه کرده است.
اساسا دلیل ماندگاری این رمان، همین نکته است که میتوان آن را به اتفاقات مختلفی که در تاریخ رخ داده است، نسبت داد.